مرثيه اي براي مادر
سينماي مستند طبيعي بر اساس سه محور انسان، حيوان و محيط زيست پركارترين بخش سينماي مستند جهان بوده است و خالقان اين سينما توجه مخصوصي به علوم زيستي و آراي دانشمندان نشان داده اند و اين شاخه از سينما را تريبوني براي عالمان علوم مختلف كردهاند. علاوه بر اين، بخشي از مخاطبان اين سينما هم طالبان علم و به نوعي عالمان هستند و به همين سبب دقت در درج مدلل آرا و دستاوردهاي علمي همواره پايهاي براي اين نوع سينما و نزديك تر كردن آن به حقيقت مفهوم مستند بوده است.
سير تحول سينماي مستند نشان مي دهد كه طبيعت فيلم هاي مستند از آغاز تا به امروز تغيير اساسي داشته است. اين تغيير نه تنها به سبب دخالت و كنترل مستقيم مستند سازان كار كشته و خلاق و به كار گيري ابزار تكنولوژيكي بهتر، بلكه به سبب تغيير رويكرد و دغدغه ي مخاطبان و سازندگان بوده است. اگر چه مخاطبان معمولا ترجيح مي دهند تا از ديدن يك مستند طبيعت و شگفتيهاي آفرينش بي نقص و زيبا به وجد آيند و نا اميد و نگران نشوند اما سينمايي كه در ابتدا دغدغه اش تنها نشان دادن پر غرور جدال موفقيت آميز انسان با طبيعت و برتري جوييهايش در كنترل منابع زمين و استثمار طبيعت بود، امروزه دغدغه اي ديگر يافته است. حتي در مستندهاي اوليه هم خيلي طول نكشيد تا رويكرد مستند سازان به سمت نمايش اثر تخريبي انسان بر محيط زيستش تغيير كند. مستند محيط زيست در طي اين سال ها به فرياد اعتراض آميزي مبدل شد ه است كه ملتمسانه با انديشه ورزي و دانسته های نوین علمی تلاش مي كند تا انسان ها و دولت ها را براي نجات زمين رنجور و بيمار به تحرك و تكاپو وا دارد.
حتي "رابرت فلاهرتي" خالق" نانوك شمالي" و" مردي از آران" ، پس از چند سال "داستان لوييزيانا "را ساخت ؛ داستاني كه نمونه اي قديمي از "سرزمين گاز " مستند موفق سال هاي اخير ساختهي "جاش فاكس" است كه نشان مي دهد كه براي استحصال نفت و گاز ، چگونه ناگزير آب و خاك و حيات آسيب مي بيند.
واكاوي بحران گرم شدن زمين در مستند " حقيقت آزار دهنده " ساختهي " ديويس گاگنهايم" و يا نابودي گونه هاي جانوري و گياهي و به سبب كشاورزي عصر مدرنيته فريادي بر عليه گرسنگي اجتناب ناپذيري است كه انسان خود عامل آن است. البته بيشتر اين مستندها به شكلي سياسي هم هستند چرا كه سياست هاي كلان كشورها مستقيم و يا غير مستقيم در استفاده از منابع و يا توليد انبوه و كشاورزي كنترل شده دست دارند و عامل اين نابساماني هاي زيست محيطي به شمار مي روند.
بر خلاف سينماي داستاني كه از ارائهي راه حل براي معضلات بشري مي پرهيزد، سينماي مستند همواره راه حل طبيعي و فطري حل اين بحران ها را در آستين دارد. مثلا فيلم "راه حل محلي براي معضل جهاني ساختهي خانم" كولين سرا" كه در ايران با عنوان" جهاني فكر كن روستايي عمل كن" در جشنواره ي سينما حقيقت امسال به نمايش در آمد، مستقيما باز گشت به كشاورزي سنتي و اجتناب از استفاده از بذرهاي فرآوري شده و كودهاي شيميايي را راه حل معضل جهاني گرسنگي و احياي كشاورزان و همچنين بر طرف كنندهي فقر فزاينده اي مي داند كه موجب مهاجرت روستاييان به شهرها ،كپر نشيني ، خودکشی کشاورزان بدهکار هندی و ... مي شود.
فيلم "سرا" شجاعانه تحليل مي كند كه بازار 85 درصد بذرهاي جهان همچون اسلحه و مواد مخدر در دست تاجران زندگي انسان است كه سود آوري و چرخهي افتصادي اين تجارت كه همزمان زمين را هم نابود مي كند و تنوع گونه هاي گياهي و قدرت خاك را از بين مي برد آنقدر وسوسه انگيز است تا مانع آن باشد كه دولت ها جلوي آن را بگيرند؛ فيلم نمايش مي دهد كه استفاده از بذرهايي كه در كاتالوگ وزارت كشاورزي فرانسه موجود نيست ،ممنوع است و جريمه دارد! در حالي كه گونه هاي متنوع مواد غذايي مانند ذرت و گندم و .... به خاطر اين بذرهاي كارخانه اي كه انبوه توليد مي شوند از بين رفته است. باكتري هاي طبيعي خاك كه موجب غنا و باروري خاك بوده اند با كودهاي شيمياي نابود شده اند و حتي رشته هاي تحصيلي مرتبط بامحیط طبيعي خاك و باکتری شناسی آن از دانشگاه ها حذف شده اند و فيلمساز با آخرين بازمانده هاي آن رشته ها مصاحبه مي كند.
فيلم "سرا" همچنين نمايش مي دهد كه "كشاورزان بدون زمين" برزيل و سازمان" كوكو پلي" هند و....در بازگشت به كشاورزي سنتي نتايج شگفت آوري به دست آورده اند.
"رابرت كهلر" از منتقدان "ورايتي" معتقد است كه يك مستند توانا قادر است موجب تغييرات اجتماعي وسيع شود چنانكه "سرزمين گاز" ساختهي "جاش فاكس" توانست افكار عمومي مردم را تحت تاثير قرار دهد و در فهرست ده مستند برجسته ي "ساندنس" قرار گيرد. مانند اين مستند مستندهايي چون " مولود شيرين " است كه آلودگي شيميايي كودكان به آرسنيك سمي را به تصوير مي كشد و توانست نظر منتقدان را جلب كند.
اين شكل از مستندهاي مربوط به اثرات مخرب انسان بر محيط زيست مستندهاي هشدار دهنده اي هستند كه مرثيه اي براي "مادرْ زمين" به شمار مي روند. عنواني كه در فرهنگ باختري براي طبيعت متداول است.
مانند "كوري" اثر "ساراماگو" برنده ي جايزه نوبل ادبيات كه بازگشت به روستا را راه بقای كورها مي داند مستندهاي محيط زيست انسان كور به منافع خود را به بازگشت به طبيعت دعوت مي كند ؛ برجسته ساختن مستدل اين كه اسراف و دست انداختن ندانم كارانه بر چرخه هاي طبيعي و زيستي و اقتصاد بيمار و سود جويانهي جهاني بر پايه نفت و تولید انبوه و... .... انسان سرگشته را آن چنان مقهور و ناتوان مي كند كه اگر بلايي رخ دهد و سوپر ماركت ها تعطيل شوند، انسان مغرور و توانمند از نظر تكنولوژي ، حتي از عهدهي تامين يك وعده غذاي خود نيز بر نخواهد آمد.
solutions locales pour un desordre global
Coline Serreau
سینما ....زبان قدر عصر ماست ..زبانی تفکر برانگیز و پویا که هر روز کامل تر و رساتر می شود . علاقه و نگاه من به سینما هم به این دلیل است. اين وبلاگ آرشيوي از ياد داشت هاي پراكنده سينمايي من است كه براي دسترسي خودم و سينما دوستان گرد آورده ام.